چلچراغ سپید

آثار برگزیده ی شعر سپید
مشخصات بلاگ

رسانه تخصصی شعر سپید

نویسندگان

۳۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۴۳ ب.ظ

نشانه های نگارشی ( علائم سجاوندی )


 

مهم ترین نشانه‌های نگارشی که برای پیوند یا جدایی واژه ها و عبارات به کار برده می شود عبارت است از:
نقطه (.)، نشانه ی پرسش (؟)، نشانه ی تعجب (!)، ویرگول (،)، نقطه ویرگول (؛)، دو نقطه (:)، نشانه ی تعلیق (...)، نشانه ی نقل قول (" ") و خط تیره (-)
افزون  بر این نشانه‌های اصلی، نشانه های دیگری نیز در نوشته‌ها به کار می‌رود که دارای معانی معینی است. از جمله: پرانتز ( ) و  قلاب [ ]

ما در آغاز،  با کارکرد و موارد کاربرد این نشانه ها و سپس با چه گونگی  به کارگیری و نوشتن درست آن ها آشنا می شویم.

نقطه (.)

نقطه در موارد زیر به کار می‌رود:
● در پایان جمله ی خبری. مانند: کار امروز را به فردا میفکن.
● در کوتاه نویسی نام ها و عناوین، مانند:  ع. اقبال آشتیانی (عباس اقبال آشتیانی)

توجه :  در موارد زیر به افزودن نقطه نیازی نیست:
- پس از ص (صفحه)، قس (قیاس کنید)، نگ (نگاه کنید)، رک (رجوع کنید)؛
- پس از پانوشت‌هایی که به صورت جمله نیست.

نشانه ی پرسشی (؟)

نشانه ی پرسشی در موارد زیر به کار می رود:
پس از جمله ی پرسشی.  مانند: از معده ی خالی چه قوت آید و از دست تهی چه مروت؟
توجه:  در نقل قول مستقیم، نشانه ی پرسش نوشته می شود.
  گفت: " ای برادران، چه توان کرد؟ مرا روزی نبود و ماهی را هم چنان روزی مانده بود".

اما، در نقل قول غیر مستقیم، در پایان جمله ی پرسشی به جای نشانه ی پرسش، نقطه گذاشته می‌شود.
ریشی درون جامه داشتم و شیخ هر روز بپرسیدی که چون است و نپرسیدی کجاست.

● برای نشان دادن گمان و تردید (درون پرانتز)
   تلفات این زلزله ٣۵۰۰ نفر (؟)  گزارش شده است.

نشانه ی تعجب (!)

نشانه ی تعجب در موارد زیر به کار می‌رود:
●  پس از اصوات. مانند: حاشا! ، آفرین! ، زهی! .
●  در پایان جمله ی تعجبی. همچنین برای نشان دادن تحسین، تحقیر، استهزا و عواطفی نظیر آن‌ها. مانند:
به‌به از آفتاب عالم تاب! ، چه هوای خوشی! .

● برای برحذرداشتن یا تاکید، مانند: به هوش باش! ، زود باش! .

ویرگول یا کوما  (،)

برای کاربرد ویرگول قواعد بسیاری نهاده شده است، لیکن در یک قاعده ی کلی می توان گفت که هر آن جا که گوینده یا نویسنده در گفتار یا نوشتار خود (با هر نیتی که دارد) مکث می کند و بدین سان  جزئی از اجزای جمله را از اجزای دیگر آن جدا می سازد، ویرگول نهاده می شود.

پس از این قاعده ی کلی می توان گفت که ویرگول در موارد زیر به کار می‌رود:
● پس از منادا، مانند: گفت: " ای پسر، خیال محال از سر به در کن".
●  برای جدا کردن و در عین حال ایجاد ارتباط میان اجزای هم‌پایه در یک جمله،  مانند:

اجزای اسمی: سرداران، برادران، خواهران، به شهر ما خوش آمدید.
اجزای وصفی: مردی آزموده، جهان دیده، تلخ و شیرین ِ روزگار چشیده.
اجزای قیدی: شب و روز، تنها یا در جمع، آشکارا و نهانی، یاد خدا می‌کرد.
●  پس از قید (در آغاز جمله) و پیش و پس از آن (در میان جمله).
  پس از وقوع زلزله، سازمان‌های امدادی دست به کار شدند.
●  برای جدا کردن بدل و جملات معترضه. مانند:
  سعدی، شاعر شیرین سخن شیراز، در نظامیه ی بغداد درس خواند.
●  برای جدا کردن عبارت توضیحی. مانند:
  در این ناحیه، انواع غلات، به ویژه گندم، کشت می‌شود.
 معلمی، که شغلی شریف است.
  دکتر هوشمند، که همسایه ی ماست، دیروز به عیادت من آمد.
 
 به جای حرف عطف، میان جمله‌های هم پایه. مانند:
  می‌آیند، می‌‌روند، حوایجی دارند، با ما کاری ندارند.
بد مکن که بد افتی، چَه مَکَن که خود افتی.
● برای جدا کردن اجزای جملات شرطی :

هرکه سخن ناصحان، اگر چه درشت و بی‌محابا گویند، استماع ننماید، عواقب کارهای او از پشیمانی خالی نماند.
اگر شب‌ها همه قدر بودی، شب قدر بی‌قدر بودی.
اگر از مه‌رویان به سلامت بماند، از بدگویان نماند.
●  به جانشینیِ بخش های حذف شده در جمله. مانند:
 سرداران بهرام چوبین رفتند تا کار دشمن بسازند،
سرداران خسرو، تا به باده گساری پردازند.
 (ویرگول به جای "رفتند" در جمله ی دوم نشسته است)
● برای جدا کردن اجزای تاریخ یا نشانی. مانند:

 پنجشنبه، ١۴ مهر. نشانی: شماره ی ١۵، خیابان انقلاب، تهران (ایران)

نقطه‌ ویرگول (؛)
نقط ویرگول در موارد زیر به کار می رود:

●  برای جداکردن و در عین حال ایجاد ارتباط میان جمله‌های هم‌پایه‌ای که در درون خودِ آن ها نشانه‌های دیگری (مثلن ویرگول) به کار رفته است. مانند:
تا بیمار را صحتی کامل پدید نیاید، از خوردنی مزه نیابد؛ و حمال، تا بارگران ننهاد، نیاساید؛ و مردم هزار سال، تا از دشمن مستولی ایمن نگردید، گرمی سینه ی او نیارامد.
●  در پایان جمله ی نخست به جای نقطه، پیش از جمله‌ ی هم پایه ی دومی که با واو عطف آغاز شده و یا این واو عطف به قرینه حذف شده باشد. مانند:
 سوز فراق، اگر آتش در قعر دریا زند، خاک از او برآورد؛ و اگر دود به آسمان رساند، رخسار سپیدِ روز سیاه گردد.
 تهران قدیم شهری بود آبادان؛ قنات‌های متعدد داشت.
● در پایان هر شاهد از یک مجموعه ی شواهد، اگر به صورت جمله نیامده باشد.
 چارکس از چارکس به رنج‌اند: حرمای از سلطان؛ دزد از پاسبان؛ فاسق از غماز؛ روسپی از محتسب.

دو نقطه (:)

دو نقطه در موارد زیر به کار می‌رود:
● پیش از مجموعه‌ای از شواهد، مثال‌ها،  اقسام و اجزا. مانند:
 و این شراب انواع دارد: شراب محبت، شراب عشق، شراب وصال، شراب جمال.

● پیش از عبارت توضیحی در بیان یا تایید مطلبی. مانند:
 نتیجه ی این حادثه دور از انتظار بود: دولت استعفا داد.
پیش از نقل قول مستقیم، اگر با حرف ربط "که" آغاز نشده باشد. مانند:
گفت: " نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید".
● برای جدا کردن اجزای ساعت. مانند: ٣۵:١ بعد از ظهر.

نشانه ی تعلیق (...)

نشانه ی تعلیق برای نشان دادن ناتمام ماندن یا حذف پاره‌ای از سخن به کار می‌رود.

حسنک، با عزمی راسخ و خاطری آزاد، زن و فرزند و جاه و مقام و ... را بدرود گفت.

نشانه ی نقل قول( " " )

نشانه ی نقل قول در موارد زیر به کار می‌رود:
● برای نقل قول مستقیم.
 غزالی گوید: "بدان که هرچه در دست سلطانیان روزگار است، که از خراج مسلمانان ستده‌اند یا از مصادره یا از رشوت، همه حرام است".

توجه: در نوشته ی بسیاری از نویسندگان به جای نشانه ی فارسی ِ (" ")  نشانه ی انگلیسی " - " به کار برده می شود که البته به دلیل بهره گرفتن از خطوط کامپیوتری غیر فارسی می باشد. لیکن در آن جا که امکان نوشتن نشانه های فارسی وجود دارد، به کارگیری آن ها را سفارش می کنم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۴۳
چلچلراغ سپید
سه شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۴۲ ق.ظ

ویدئو شعر / مجموعه آثار بانو فریبا دادگر


ویدئو شعر / مجموعه آثار بانو فریبا دادگر :

دریافت







پذیرای سفارشات شاعران عزیز ... برای ساخت مجموعه های ویدئو شعر
طراحی و اجراء :
رسانه تخصصی چلچراغ سپید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۴۲
چلچلراغ سپید
سه شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۲۷ ب.ظ

پیوسته بی دریغ ...





اثر شاعره ی ارجمند . بانو آرزو حاجی خانی

گرافیک : چلچراغ سپید




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۲۷
چلچلراغ سپید
سه شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۳۳ ق.ظ

همسفر بهار



با بوسه ای از صبح
به دنبال بنفشه ها
همسفر بهار می شوم
به آنجایی که زمینش سبز است
آسمانش آبی
دل مردم پاک است
دوش می گیرد هوا در مه
و در زلالیت لحظه
سجده ی دم جنبانک بر خاک
نگاهم را به آسمان می دوزد
من نشان از بنفشه ها می گیرم
بلبلی می گذرد
قدم هایم با او آواز می خواند
با لبخند شکوفه
و با یاد بنفشه ها
پاورچین از پرچین ها می گذرم
خروسکی می خواند
و در طلوع اشتیاق
در عبور از کنار گله ای
باز هم می پرسم:
تا بنفشه ها چقدر راه است؟
نوای نی
تا کنار وزش نسیم
همراهیم می کند
و قاصدکی رقصان
به عشق رنگین می کشاندم
به قدر مژه بر هم نهادن
دشت خیالم
پر از ناز بنفشه ها شده،
ذوق کودکانه
دلم را از شوق پوشیدن لباس نو
و کفشهایی نوتر پر می کند
به مهمانی باران می روم
و در راه عشق
با آبرنگم
بر همه جا رنگ تازگی می زنم
دوست داشتنت
در نفس روزگار جاری می شود
این هوا را
می توان تا آخر دنیا بوسید
و در عمق احساس
به مهربانی تو رسید
ببین! این خیال، تو را کم دارد
بیا!
لب مرز صمیمیت
درانتظار نشسته ام
که تماشای رسیدن بهاری
 در بهار دیدنی ست
راستی ...
اگر آمدی ...
نشان خیالم را
از بنفشه ها بپرس:
کجاست این بهشت رویایی ...؟
                                       
شیدا حبیبی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۳۳
چلچلراغ سپید
يكشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۴۱ ب.ظ

عشق ممنوع


دوست دارم
گاهی ...
درهمان میعادگاه همیشگی یمان
پرسه بزنم
و دست درگردن روزهای باتو بیاندازم
روزهایی که
صدای خنده های مان
گوش دخترکان رقیبم را
کر می کرد
روزهایی که
مادراعتراض می کرد
دخترک نجیبم:
عشق ممنوع
خنده ممنوع
عاشق شدنت حرام ست
یادش بخیر
تو
می آمدی
ومن گیسوانم را
درباد پریشان می کردم
وپشت پنچره ی اتاقم
باقناری های پدربزرگم
هم صدامی شدی
ومرا
مست بودنت می ساختی
چقدردلم
پراضطراب بود
اضطراب رفتن تو....
نداشتنت...
بعدها
حرف مادرمم را
خوب خوب
فهمیدم
دخترعشق ممنوع
خنده ممنوع
عاشق شدن حرام ست

پرویناعتمادی (پریهان)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۴۱
چلچلراغ سپید
يكشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۵۹ ب.ظ

ازدحام





در ازدحام مجسمه های گلی
در میان ابرهای تیره
و در کنار پاساژهای تا آسمان
دخترک فریاد می شد
واکس! واکس!
فریادی که در گوش مترسک های مغرور شهر
تنها
پارازیتی بود در میان وراجی های بی  انتهایشان
خورشید در عزا
ماه سیاه پوش
و زمین شریک رنج های دخترک
اما
مترسک های متحرک شیک پوش
سر های پر از نیرنگشان را
به سوی دخترک
هرگز!!!
غروب انسان است
و در این غروب
آه های مکرر دخترکان مغموم
کاخ هایی می شوند پر از زیور
و کاروانهایی از لباسها و عطرها و طلاها
ثانیه ها می گریند و شرمسارند
و ناگهان در میان یک روز یا شب
باد دخترک را خواهد برد
 دخترک را خواهد برد
دخترک را خواهد برد

 سعید امامی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۵۹
چلچلراغ سپید
يكشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۳۸ ب.ظ

قلب واژه ها




می خواهم ؛
با شلیکی به قلب واژه ها،
رفتنت را غافلگیر کنم؛
تو باید
در سطر آخر این شعر
بمانی.

هستی معیدی «طراوت»



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۳۸
چلچلراغ سپید
يكشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۳۳ ب.ظ

اتفاق





جریان چیز دیگریست
از اتفاق
به روزنامه تبدیل شدن سخت است
تمام تیترها
به درشتی فریاد می زنند
من خودم هستم

سهیلا  مولاوردی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۳۳
چلچلراغ سپید
يكشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۲۹ ب.ظ

طناب کلمات




بوی شعر مردگی می دهد
دفتر غزلهایت
طناب‌ کلماتت
بر حنجره ی خاطراتم
گردن آویزی ابدیست
اینگونه مرا
نشان کرد
مرد آرزوهایم

مریم ناظمی

مجموعه ی رأس ساعت هرگز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۲۹
چلچلراغ سپید
يكشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۲۵ ب.ظ

آرزوهای محال






با  تیک تاک بهار
ساعت را جلو کشیدم
شاید...

به خیالم
آمدنت نزدیک شده
اما
باز هم خیالی
بیش نیست

آدم هست و
 آرزوهایش محال...!

امید بفا (سیاوش باران)



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۲۵
چلچلراغ سپید
Instagram